معنی سرگیجه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سرگیجه. [س َ ج َ / ج ِ] (اِمص مرکب) به معنی سرگیجش است و به عربی دوار گویند. (برهان). نام مرضی است که سر آدم میگردد و آن را به تازی دوار گویند. (جهانگیری).
(~. جِ) (اِمر.) حالتی که به انسان دست می دهد و تصور می کند که همه چیز دور او می چرخد.
حالتی که به انسان دست میدهد و تصور میکند همه چیز دور او میچرخد، دوار، سرگیچش،
دوار
دوار، سرسام، سرگردا
(اسم) سر گردانی حیرت، (اسم) حالتی که به شخص دست میدهد و به سبب آن پندارند که اطاق و اشیا ء دور سر او میچرخند دوار سر.