معنی قبرستان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قبرستان. [ق َ رِ] (اِ مرکب) گورستان. (ناظم الاطباء):
دید قبرستان و مبرز روبرو
بانگ برزد گفت کای نظارگان...
ناصرخسرو.

فرهنگ معین

(قَ رِ) [ع - فا.] (اِمر.) جایی که مردگان را در آن دفن کنند، گورستان.

فرهنگ عمید

محل دفن مردگان، گورستان،

حل جدول

گورستان، آرامگاه، مقبره، مزار

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

گورستان

کلمات بیگانه به فارسی

گورستان

مترادف و متضاد زبان فارسی

خاکستان، دارالرحمه، گورستان، مرغزن، مزارستان

فرهنگ فارسی هوشیار

جائی که مردگان را دفن کنند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر