bleckslagare به فارسی | دیکشنری سوئدی

bleckslagare
  • حلبی ساز، اهن کوب، ابکار فلزات، سفیدگر، رویگر، سفیدگری یا رویگری کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر