معنی آبسه

فرهنگ معین

آبسه

(س ِ) [فر.] (اِ.) ورم عفونی در لثه یا هر نقطه ای از بدن، دمل.

فرهنگ عمید

آبسه

تورم نقطه‌ای از بدن به دلیل جمع شدن چرک در زیر پوست،

حل جدول

آبسه

ورم پای دندان

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آبسه

پیله

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

آبسه

ورم چرکداری که در بدن یا در پای دندان بوجود آید. فرانسوی پیله. (اسم) ورم عفونی در نقطه ای از بدن دمل. یا آبسه دندان. آبسه

واژه پیشنهادی

آبسه

دمل

معادل ابجد

آبسه

68

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری