معنی آبونمان
لغت نامه دهخدا
آبونمان. (فرانسوی، اِ) نقدی که در ازاء خریدن ماهیانه یا سالیانه ٔ روزنامه و مانند آن پردازند.
فرهنگ معین
(بُ نِ) [فر.] (اِ.) وجه اشتراک روزنامه، مجله، برق، تلفن و غیره، حق اشتراک (فره).
فرهنگ عمید
حق اشتراک روزنامه، مجله، برق، تلفن، یا جا در تماشاخانه،
حل جدول
اشتراک
فرهنگ واژههای فارسی سره
هم بستانه
مترادف و متضاد زبان فارسی
اشتراک
فارسی به انگلیسی
Subscription
فارسی به ترکی
abonman
ترکی به فارسی
آبونمان
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی همبستانه (اسم) وجه اشتراک روزنامه مجله برق تلفن و غیره.
معادل ابجد
150