معنی آبونه
فارسی به ترکی
ترکی به فارسی
آبونه
لغت نامه دهخدا
آبونه. [ن ِ] (فرانسوی، ص، اِ) آبونه شدن روزنامه و مانند آن، از خریداران ماهیانه یا سالیانه ٔ آن گردیدن.
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی همبست (صفت) مشترک روزنامه و مجله و مانند آن.
فرهنگ معین
مشترک روزنامه یا مجله و مانند آن، شخص حقیقی یا حقوقی که با پرداخت وجهی از خدمات خاصی استفاده کند، مشترک. (فره). [خوانش: (نِ) [فر.] (ص.)]
فرهنگ عمید
مشترک روزنامه یا مجله،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
همبست، هم وند
واژه پیشنهادی
آبونه
انگلیسی به فارسی
آبونه شدن
معادل ابجد
64