معنی آبیار
لغت نامه دهخدا
آبیار. [آب ْ] (اِخ) نام محلی کنار راه سمنان و دامغان میان سمنان و تلیستان در 230 هزارگزی طهران.
آبیار. [آب ْ] (ص مرکب، اِ مرکب) آنکه کشت را آب دهد. اویار. آب بخش. میرآب. قلاد. ساقی:
تا کشت تخم مهر تو، یکدم جدا نشد
از چشمه سار خون جگرآبیار چشم.
کمال اصفهانی.
فرهنگ معین
(ص مر.) میرآب. تقسیم کننده آب برای مزارع و باغ ها.
حل جدول
میراب
آبیار قدیمی
میراب
نرگس آبیار
کارگردان فیلم شیار 143
فیلم نرگس آبیار
نفس
فیلمی از نرگس آبیار
شیار 143
فیلم پربیننده نرگس آبیار
شیار صد و چهل و سه
فیلمی پرفروش به کارگردانی نرگس آبیار
شبی که ماه کامل شد
فرهنگ عمید
کسی که مٲمور تقسیم کردن آب برای باغها، مزارع، و خانهها است، میرآب،
مترادف و متضاد زبان فارسی
آببان، آبپا، میراب
فرهنگ فارسی هوشیار
بیوگرافی
سبک و سیاقش را از همین ابتدا مشخص کرده است، کارگردانی که از دنیای ادبیات وارد سینما شده و تصمیم گرفته دغدغههای دفاع مقدسش را روی پرده نقرهای ترسیم کند. اولین فیلم او «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» (1391) بود؛ اقتباسی از یک داستان کوتاه، نوشته خودش. سپس «شیار 143» را ساخت که تحسینها را برانگیخت. هم خود فیلم هم بازی مریلا زارعی. او تصمیم گرفته نگاه جدیدی به مقوله جنگ داشته باشد و دغدغههایش هم رنگ همان زمانه را دارد.
معادل ابجد
214