معنی آب انداز
لغت نامه دهخدا
آب انداز. [اَ] (اِ مرکب) توقفگاه ستور میان دو منزل، آسایش و رفع ماندگی را. || چوبی کاواک و میان تهی کرده که چوبی دیگر در میان آن فروبرند و بفشار آب در آن کنند و نیز بیرون افکنند. آبدزدک. و به عربی آن را زراقه (ربنجنی)، ذراقه و سراقه و مضخه گویند.
فرهنگ معین
استراحتگاهی در میان دو منزل برای رفع خستگی از چهارپایان، آب دزدک. [خوانش: (اَ) (اِمر.)]
حل جدول
توقف گاه ستوران
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) توقفگاه ستوران در میان دو منزل برای رفع خستگی، چوبی میان تهی که چوب دیگر در میان آن فرو برند و بفشار آب در آن کنند آب دزدک.
معادل ابجد
66