معنی آب نبات
لغت نامه دهخدا
آب نبات. [ب ِ ن َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) قسمی حلوا و شیرینی:
چه شیوه میکندآب نبات با دل ما
که بر طبقچه ٔ شمشاد و کاسه ٔ حلبی است.
بسحاق اطعمه.
فرهنگ معین
(نَ) (اِمر.) نوعی شیرینی که با شیره شکر سازند.، ~ چوبی آب نبات مخصوص کودکان که معمولاً دسته چوبی یا پلاستیکی دارد.، ~ قیچی آب نباتی که پیش از سرد شدن آن را به صورت مفتول باریکی درمی آورند و با قیچی به قطعات کوچک تقسیم می کنند.، ~ کشی آب نباتی که
فرهنگ عمید
نوعی از شیرینی که با شیرۀ شکر درست میکنند،
حل جدول
نوعی شیرینی بلوری شکل
فارسی به انگلیسی
Fondant, Bonbon, Candy, Comfit, Kiss, Popsicle, Rock Candy, Sugarplum, Taffy
فارسی به ترکی
akîde şekeri
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) قسمی شیرینی که با شیره شکر سازند. شکرینه
فارسی به ایتالیایی
معادل ابجد
456