معنی آتاش

لغت نامه دهخدا

آتاش

آتاش. (ترکی، ص مرکب، اِ مرکب) (گویا از ترکی جغتائی آد، نام + تاش، هم) همنام. سَمی ّ. و آن را آداش نیز گویند:
گر کار بنام استی از آتاشی عمّر
فرزند تو با عمّر بودستی هموار.
ناصرخسرو.
آتاش عبادله ٔ مغتفره. (راحهالصدور راوندی).
ای آنکه تراست ملک آتاش
با دیو و پری بزیر خاتم.
(راحهالصدور راوندی، در مدح سلیمان بن محمدبن ملکشاه).
پشت دین بوالمظفر آن شاهی
کآمد آتاش شاه پیغمبر.
(از راحهالصدور راوندی).
روانش از روضه ٔ رضوان و فرضه ٔ جنان تماشای آن میکند که آتاش او بشادکامی حکم می راند و... (راحهالصدور راوندی).

فرهنگ عمید

آتاش

آداش

حل جدول

آتاش

همنام

نام های ایرانی

آتاش

پسرانه، آداش، همنام

معادل ابجد

آتاش

702

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری