معنی آتشبار
فرهنگ معین
ریزنده آتش (شخص یا شی ء)، چخماق، تفنگ، توپ، یک واحد از توپخانه شامل چهار گروهان. [خوانش: (~.) (اِفا.)]
فرهنگ عمید
(نظامی) توپ،
(نظامی) یک واحد از قسمت توپخانه شامل چهار گروهان،
(صفت) هرچیز توٲم با درخششِ ناشی از عصبانیت: نگاه آتشبار،
(صفت) بسیارگرم،
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) ریزنده ی آتش (شخص یا شی ء)، چخماق، تفنگ، توپ، یک واحد از توپخانه شامل چهار گروهان.
معادل ابجد
904