معنی آتش نشان

لغت نامه دهخدا

آتش نشان

آتش نشان. [ت َ ن ِ] (نف مرکب) کارگری که مأمور اطفاء و فرونشاندن آتش است.

فرهنگ معین

آتش نشان

مأموری که وظیفه او خاموش کردن حریق است، دستگاهی شامل مواد شیمیایی برای خاموش کردن حریق. [خوانش: (~. نِ) (ص فا. اِمر.)]

فرهنگ عمید

آتش نشان

مٲمور آتش‌نشانی که وظیفۀ او خاموش کردن حریق و جلوگیری از آتش‌سوزی است،
دستگاه خاموش‌کنندۀ آتش که حاوی مواد شیمیایی می‌باشد،
[مجاز] از میان برندۀ شوق و هیجان،

حل جدول

آتش نشان

مامور اطفای حریق

فارسی به انگلیسی

آتش‌ نشان‌

Extinguisher, Firefighter

فارسی به ترکی

آتش نشان‬

itfaiyeci, itfaiye memuru

فرهنگ فارسی هوشیار

آتش نشان

ماموری که مسئول فرو نشاندن آتش باشد

معادل ابجد

آتش نشان

1102

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری