معنی آتش پا
لغت نامه دهخدا
آتش پا. [ت َ] (ص مرکب) مجازاً تندرو. دوان:
باز در بستندش و آن درپرست
بر همان امید آتش پا شده ست.
مولوی.
جنیبت بس که آتش پای گشته
هلال نعل پروین سای گشته.
امیرخسرو دهلوی.
فرهنگ عمید
تندرو، تیزرو،
بیقرار، بیآرام،
حل جدول
مجازاً تندرو، تیزگام؛ شخصی که سریع می دود.
مجازاً تندرو، تیزگام
کنایه از تیزرو
تیز رو و تیز گام
مجازاً تندرو، تیز گام
معادل ابجد
704