معنی آدرنال

فرهنگ عمید

آدرنال

غده * غدۀ فوق‌کلیوی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آدرنال

زخغلوه، گرده کلن

فرهنگ فارسی هوشیار

آدرنال

فرانسوی گرده کلن گرده در پارسی همان است که بیشتر قلوه نوشته می شود و کلن در پارسی برابر است با غده

مخفف اصطلاحات انگلیسی

NC/CAH Noncleassical Congentional Adrenal Hyperplasia

هیپرپلازی آدرنال


CAH Congenital adrenal hyperplasia

هیپرپلازی مادرزادی آدرنال


DHEAs Dehydroepiandrosterone sulfate

نوعی آندروژن غده فوق کلیه (آدرنال) است.

انگلیسی به فارسی

Adrenal glands

(غدد آدرنال (فوق کلیوی


TETRACOSACTIDE ACETATE 1MG/ML AMP

نام: تتراکوزکتاید کاربرد: داروی کمکی در ارزیابی عملکرد محور هیپوفیز، آدرنال -اسپاسم

داروها

بتامتازون

التهاب شدید و مهار سیستم ایمنی , نارسایی کورتکس آدرنال


کورتیکوتروپین

تست تشخیصی نارسایی غده آدرنال , درمان حمله حاد اسکلروز مولتیپل , تشنج میوکلونیک کودکان , سرکوب ایمنی و درمان التهاب

معادل ابجد

آدرنال

286

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری