معنی آراب

لغت نامه دهخدا

آراب

آراب. (ع اِ) ج ِ اِرْب. اعضاء.
- آراب سبعه، مساجد سبعه است که گاه سجود بر زمین آید.
|| آبله ها که بر اعضاء ظاهر شود. || پاره های گوشت.

فرهنگ عمید

آراب

عضوها، اندام‌ها،
* آراب سبعه: (فقه) هفت موضع از بدن که هنگام سجده بر زمین می‌رسد و عبارت است از پیشانی، دو کف دست، دو سر زانو، و دو انگشت بزرگ پا،

حل جدول

آراب

پاره های گوشت

هفت موضع بدن که هنگام سجده بر زمین می رسد

فرهنگ فارسی هوشیار

آراب

عضو بدن

معادل ابجد

آراب

204

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری