معنی آران

لغت نامه دهخدا

آران

آران. (اِ) آرنج. آرن. وارن. رونکک. مرفق.

آران. (اِخ) نام مرکز خرّه ٔ کویرات کاشان، و خر و الاغ های آنجا از نوعی بزرگ باشد چون استری:
خوانی دو سه آراست که آرایش آن بود
یک کله ٔ گاو و دو سه دست خر آران.
شفائی.
بمعنی ولایت اَرّان نیز آورده اند. رجوع به ارّان شود.

حل جدول

آران

از توابع اصفهان

نام های ایرانی

آران

پسرانه، دشت نسبتا گرم و صاف، درای طبیعت گرم، همچنین اسم شهری قدیمی که قباد ان را بنا کرد

فرهنگ فارسی هوشیار

آران

آرنج، مرفق

معادل ابجد

آران

252

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری