معنی آشور
لغت نامه دهخدا
آشور. (نف مرخم) در کلمات مرکبه مثل دویت آشور و تنورآشور، مخفف آشورنده است، یعنی بهم زننده.
آشور. (اِخ) رجوع به آسوریان شود.
آشور. (اِخ) نام پسر دوم سام بن نوح، و مملکت آشور به نام او خوانده شده است.
آشور. (اِخ) نام رب النوع بزرگ آسوریان.
فرهنگ معین
(اِ.) گوشه ای است در دستگاه راست ماهور و دستگاه راست پنجگاه.
حل جدول
سرزمینی باستانی بین دو رود دجله و فرات
نام های ایرانی
پسرانه، برهم زننده، تغییر دهنده، نام دومین فرزند سام که نینوا را بنا نهاد
گویش مازندرانی
از مراتع سابق شبه جزیره ی میانکاله بهشهر که دهکده ی آشوراده...
معادل ابجد
507