معنی آشپزی

لغت نامه دهخدا

آشپزی

آشپزی. [پ َ] (حامص مرکب) طباخی. خوالیگری. دیگپزی. پزندگی. خوراک پزی. طباخت. خورده پزی.

فرهنگ عمید

آشپزی

شغل و عمل آشپز، طباخی،
(اسم) هنر روش پختن غذاها: برنامهٴ آشپزی،

حل جدول

آشپزی

پخت و پز

طبخ

مترادف و متضاد زبان فارسی

آشپزی

پخت‌وپز، طباخی، طبخ

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

آشپزی

طباخی، خوراکپزی

معادل ابجد

آشپزی

320

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری