معنی آشکار ساختن

لغت نامه دهخدا

آشکار ساختن

آشکار ساختن. [ش ْ / ش ِ ت َ] (مص مرکب) ظاهر کردن. || ظاهر کردن جریانهای برق مغناطیسی. (فرهنگستان).

حل جدول

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

آشکار ساختن

(مصدر) ظاهر کردن هویدا کردن، فاش کردن افشا، ظاهر کردن جریانهای برق مغناطیسی

واژه پیشنهادی

آشکار ساختن

کشف

تبیین

معادل ابجد

آشکار ساختن

1633

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری