معنی آلارم ضد سرقت
حل جدول
لغت نامه دهخدا
سرقت. [س ِ ق َ] (از ع، اِمص) دزدی کردن. (فرهنگ فارسی معین).
ترکی به فارسی
آژیر
فرهنگ فارسی هوشیار
انگلیسی آژیر، هراس، سرنای آماده باش
فرهنگ معین
(س قَ) (مص م.) دزدی، دزدی کردن.
فرهنگ عمید
دزدیدن، دزدی کردن، دزدی،
کلمات بیگانه به فارسی
دزدی
فارسی به آلمانی
Aufzug (m)
واژه پیشنهادی
دستبرد
فارسی به عربی
سرقه، مصعد
معادل ابجد
1836