معنی آلب
لغت نامه دهخدا
آلب. [ل ِ] (ع ص) گِردکننده. (مهذب الاسماء).
آلب. [آل ْب ْ / ل ِ] (ترکی، ص) بترکی قدیم، دلیر. پهلوان. و جزء نخستین بعض اعلام مرکبه ٔ ترکانست، چون آلب ارغون، آلب ارسلان، آلب تگین، و آن را اَلْب نیز گویند.
حل جدول
نام های ایرانی
پسرانه، (سکون لام و ب) دلیر، پهلوان
فرهنگ فارسی هوشیار
گرد کننده
معادل ابجد
33