معنی آلبومی از هومن جاوید
حل جدول
فرهنگ عمید
=جاویدان: نماند بر این خاک جاوید کس / تو را توشهٴ راستی باد و بس (فردوسی: ۷/۲۶)، دولت جاوید یافت هرکه نکونام زیست / کز عقبش ذکر خیر زنده کند نام را (سعدی: ۵۵)، وصل تو بادا همه نزدیک ما / هجر تو جاوید ز ما دور باد (انوری: ۷۹۴)، تا ز تو بازماندهام جاوید / فکرتم را ندامت است ندیم (ناصرخسرو: ۳۲۹)
نام های ایرانی
واژه پیشنهادی
مترادف و متضاد زبان فارسی
ابدی، پایا، پایدار، جاویدان، خالد، دایم، دایمی، سرمد، فناناپذیر، قیوم، لایزال، مانا، ماندنی، مدام، همیشگی،
(متضاد) زودگذر
فارسی به انگلیسی
Eternal, Everlasting, Immortal, Perennial, Permanent, Perpetual
فارسی به عربی
ابدی، خالد
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ معین
[په.] (ص.) ابدی، دایم.
لغت نامه دهخدا
علی جاوید. [ع َ ی ِ] (اِخ) (ملا...). مازندرانی، مشهور به حبش. رجوع به علی مازندرانی شود.
معادل ابجد
222