معنی آمادهسازی اطلاعات
حل جدول
لغت نامه دهخدا
اطلاعات. [اِطْ طِ] (ع اِ) ج ِ اطلاع. (ناظم الاطباء). رجوع به اطلاع شود. || در تداول فارسی، معلومات. دانستنیها. اخبار.
- اداره ٔ اطلاعات، اداره ٔ اخبار. سازمان تجسسات.
- روزنامه ٔ اطلاعات، نام روزنامه ٔ کثیرالانتشار پایتخت است که عصرها منتشر میشود و میتوان گفت که مهمترین روزنامه ٔ پرتیراژ ایران است.
فرهنگ عمید
اطلاع
گیشه یا محلی در یک اداره یا مؤسسه برای راهنمایی مراجعه کنندگان،
وزارتخانهای برای حفظ امنیت کشور: مٲمورهای اطلاعات،
مترادف و متضاد زبان فارسی
بسیجیدن، تجهیز، تعبیه، تمهید، مهیاسازی
اطلاعات
دادهها، دانستهها، معلومات، مفروضات،
(متضاد) مجهولات
کلمات بیگانه به فارسی
داده ها
فرهنگ فارسی هوشیار
آگهی ها (مصدر اسم) جمع اطلاع
واژه پیشنهادی
دیتا
فرهنگ واژههای فارسی سره
آگهی ها، داده ها، درونداد
فارسی به عربی
استخبارات
سازمان اطلاعات
إدارهُ المخابراتِ (الاستخباراتِ)
ضدّ اطلاعات
استخبارات
حفاظ اطلاعات
استخبارات
معادل ابجد
641