معنی آمین
لغت نامه دهخدا
آمین. [آم ْ می / آ می] (ع صوت) (ازآمُن، نام خدای مصریان) برآور! بپذیر! چنین باد! مستجاب کن ! استجابت، اجابت فرما! قبول کن دعای مرا! درگیر فرمای ! باجابت مقرون باد! تراج (؟):
گر در نماز شعرش برخوانی
روح الامین کند ز پَسَت آمین.
ناصرخسرو.
تهنیت کرد شاه را قدسی
کرد روح الامین، براو آمین.
مسعودسعد.
سخن بلند کنم تا برآسمان گویند
دعای دولت او را فرشتگان آمین.
سعدی.
- آمین ثم آمین، چنین باد و چنین تر باد. همچنین باد، همچنین تر باد.
آمین. [آم ْ می] (ع ص، اِ) ج ِ آم ّ. قصدکنندگان.
فرهنگ معین
[ع.] (شب جم.) کلمه ای است که پس از دعا گویند، به معنی برآور! بپذیر! اجابت کن !
فرهنگ عمید
اجابت کن، بپذیر، چنین باد. δ معمولاً بعد از دعا میگویند،
فرهنگ واژههای فارسی سره
ایدون باد، چنین باد
فارسی به انگلیسی
Amen
فارسی به ترکی
âmin
نام های ایرانی
دخترانه و پسرانه، قبول کن، بپذیر، چنین باشد
عربی به فارسی
امین , چنین باد , خداکند , انشاء الله
ترکی به فارسی
آمین
فرهنگ فارسی هوشیار
قصد کنندگان
معادل ابجد
101