معنی آنتیک
لغت نامه دهخدا
آنتیک. (فرانسوی، ص، اِ) (از لاطینی آنتی کواوس، به همین معنی) ظرف یا جامه یا کتاب یا فرش یا مجسمه و مانند آن سخت دیرینه. || در تداول فارسی، سخت بد. سخت زشت و کریه.
فرهنگ معین
دیرینه، باستانی، عتیقه (فره)، (عا.) باارزش، قیمتی، (عا.) بسیار بد، سخت زشت و کریه. [خوانش: [فر.] (ص.)]
فرهنگ عمید
ویژگی هر شیء قدیمی و تاریخی که ارزش هنری داشته باشد،
حل جدول
عتیقه، شیء کهنه، قیمتی، باارزش
فرهنگ واژههای فارسی سره
سالینه، نایاب
مترادف و متضاد زبان فارسی
باارزش، قیمتی، نفیس، دیرینه، عتیقه، کهنه، بد، زشت، کریه،
(متضاد) نو
فارسی به انگلیسی
Antique
فرهنگ فارسی هوشیار
کهنسال، دیرینه فرانسوی بنگرید به انتیک (صفت) عتیقه شی ء کهنه دیرینه، قیمتی با ارزش: چیز آنتیکی است، سخت بد سخت زشت و کریه.
معادل ابجد
481