معنی آواز
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
آوا، بانگ، نغمه، سرود، آهنگ، هر یک از دستگاه های موسیقی و گوشه های آن. [خوانش: (اِ.)]
فرهنگ عمید
بانگ، صوت،
نغمه، آهنگ،
بانگ آهنگین انسان همراه با کلام،
حل جدول
نغمه، آوا
مترادف و متضاد زبان فارسی
آوا، بانگ، صدا، صلا، صوت، ندا، آهنگ، ترانه، ترنم، چهچهه، سرود، سماع، نشید، نغمه
فارسی به انگلیسی
Chanson, Sing, Song, Voice, Warble
فارسی به ترکی
şarkı, avaz
تعبیر خواب
آواز مرد درخواب، چون بلند بود، دلیل کند که در میان مردم بزرگی یابد. اگر کسی بیند که آوازش بلند گشته بود، دلیل کند بر قدر بلندی آواز، نامش بلند گردد. اگر بیند که آوازش ضعیف گشته، دلیل که بانگ و نامش ضعیف شود، چنانکه کس یاد او نکند. - محمد بن سیرین
بلندی آواز مردمان را دلیل بر شرف و بلندی نام کند، اما بلندی آواز زنان در خواب، نیکو نباشد و به خلاف آواز مردمان بود بسیاری. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
گویش مازندرانی
از مقامات سازی مازندران، که از موسیقی سنتی ایران برداشت...
فرهنگ فارسی هوشیار
صوت، بانگ
فارسی به ایتالیایی
معادل ابجد
15