معنی آپارتمان
لغت نامه دهخدا
آپارتمان. [ت ِ] (فرانسوی، اِ) خانه ای بچندین آشکوب.
فرهنگ معین
ساختمان، عمارت، ساختمان مجزا و مستقل. [خوانش: (تِ) [فر.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
ساختمانی که معمولاً دارای چندین طبقه است و به واحدهای مجزایی تقسیم میشود،
هریک از این واحدها،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
سراچه
مترادف و متضاد زبان فارسی
خانه، مسکن، منزل، ساختمان
فارسی به انگلیسی
Apartment, Condominium, Flat, Menage, Ménage, Rooms, Suite, Tenement, Pad
فارسی به ترکی
apartman dairesi, apt
فرهنگ فارسی هوشیار
یک قسمت از عمارت که شامل چند اتاق با سرویسکه یک خانواده در آن زندگی کنند
فارسی به ایتالیایی
appartamento
معادل ابجد
695