معنی آکادمی
لغت نامه دهخدا
آکادمی. [دِ] (فرانسوی، اِ) (مشتق از نام یلی اساطیری از مردم یونان موسوم به آکادمُس که اراضی منسوب بدو را آکادمی مینامیدند، در شمال غربی اَطینه «آتن »، و مَدْرَس افلاطون بدانجا بود.) اقاذیمیا. فرهنگستان. و رجوع به اقاذیمیا شود.
فرهنگ معین
(دِ) [فر.] (اِ.) فرهنگستان، آکادمی نام باغی بوده در آتن که افلاطون در آن تدریس می کرد و کم کم با گذشت زمان معنای انجمن علمی یا فرهنگستان را به خود گرفت.
فرهنگ عمید
انجمنی رسمی در هر کشور که از بزرگان علوم و فنون برای بحث و تحقیق در مسائل علمی و ادبی تشکیل میشود، فرهنگستان،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
فرهنگستان
فارسی به ترکی
akademi
ترکی به فارسی
آکادمی
فرهنگ فارسی هوشیار
یونانی فرهنگستان (اسم) انجمنی مرکب از بزرگان علم و ادب و فن فرهنگستان
واژه پیشنهادی
فرهنگستان
معادل ابجد
76