معنی آکب

لغت نامه دهخدا

آکب

آکب. [ک ُ] (اِ) آکُپ.

فرهنگ معین

آکب

(کُ) (اِ.) نک آکپ.

حل جدول

آکب

گرداگرد درون دهان

فرهنگ فارسی هوشیار

آکب

(اسم) گرداگرد درون دهان لپ لنبوس.

معادل ابجد

آکب

23

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری