معنی آگور

لغت نامه دهخدا

آگور

آگور. (اِ) خشت پخته. آجر. (ربنجنی). کرمید:
بر در و بام برف پنداری
بیخته گچ و کشته آگور است.
مسعودسعد.
خانه ٔجغد را بکوشیدی
بگچ آگور و نقش پوشیدی
آن گچ آگور کرده خانه ٔ دین
وین بیاراسته بنور یقین.
سنائی.
آهک کافوروش اندوده بر آگور او
خشت زرین را مطلا کرده گوئی آب سیم.
ابن یمین.

فرهنگ معین

آگور

(اِ.) خشت پخته، آجر.

فرهنگ عمید

آگور

آجر، خشت پخته،

حل جدول

آگور

خشت پخته

فرهنگ فارسی هوشیار

آگور

خشت پخته، آجر

معادل ابجد

آگور

227

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری