معنی ابزاری مغناطیسی

حل جدول

ابزاری مغناطیسی

اهن ربا


فلز مغناطیسی

آهن


اکسید مغناطیسی

مانیتیت، مانیه تیت

مانیه تیت

لغت نامه دهخدا

مغناطیسی

مغناطیسی. [م َ / م ِ](ص نسبی) منسوب به مغناطیس.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مغناطیس شود.
- خواب مغناطیسی، خواب بند.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به خواب بند شود.
- قوه مغناطیسی، در تداول، قوه ٔ جاذبه.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


عمر ابزاری

عمر ابزاری. [ع ُ م َ رِ اَ] (اِخ) ابن ابی زیاد ابزاری. از مشایخ شیعه و از ائمه ٔ روات حدیث بود. (از فهرست ابن الندیم).


خواب مغناطیسی

خواب مغناطیسی. [خوا / خا ب ِ م ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) خواب بندی. نوعی لختی و بی ارادگی که در مانیتیزم برای شخصی پیدا میشود. مانتیزم. رجوع به «خواب بندی « »مانیتیزم » شود.


طیف مغناطیسی

طیف مغناطیسی. [طَ / طِ ف ِ م ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) شکل مخصوصی است که براده های آهن که در روی صفحه ریخته شده است بر اثر قرار دادن آهن ربائی در زیر صفحه بخود میگیرند، از جریان الکتریک نیز آن شکل پیدا میشود.

فارسی به ایتالیایی

عربی به فارسی

مغناطیسی

اهن ربایی


تنویم مغناطیسی

خواب هیپنوتیزم , خواب در اثر تلقین , علم هیپنوتیزم یاطریقه خواب اوری مصنوعی

فارسی به آلمانی

مغناطیسی

Magnetisiert [adjective]

فارسی به عربی

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

ابزاری مغناطیسی

1401

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری