معنی اتاقکی در جلو هواپیما

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

جلو جلو

پیشاپیش


جلو

عنان اسب بیرون کردن بیرون کردن پیش، قبل، روبروی، مقابل پیشگاه پیش، قبل، روبروی، مقابل پیشگاه

لغت نامه دهخدا

هواپیما

هواپیما. [هََ پ َ / پ ِ] (نف مرکب) طی کننده ٔ هوا. که در هوا راه پیماید: پیش ِ آسیب ِ صواعق ِ حادثات چه بنگه موری و چه تخت هواپیمای سلیمانی. (منشآت خاقانی چ محمد روشن تهران 1349 هَ. ش. ص 10) || (اِ مرکب) طیاره. آویون. آیروپلان. نوعی مرکوب ماشینی که با گردش سریع ملخها به نیروی موتوریا از طریق تخلیه ٔ گاز متراکم (جت) به حرکت درآید وبار و مسافر به هوا برد و از جایی به جایی رساند.

واژه پیشنهادی

فرهنگ معین

جلو

(ق.) پیش، مقابل، (اِ.) لگام مرکوب، عنان، افسار، پیش از دیگران یا دیگر چیزها. [خوانش: (جُ یا جمع لُ) [تر. جیلاو]]

(~.) (اِ.) سیخ کباب (چوبی یا آهنی).

فارسی به عربی

جلو()

مقدمه

گویش مازندرانی

جلو

از توابع رامسر

فارسی به ایتالیایی

جلو

davanti

مترادف و متضاد زبان فارسی

هواپیما

بالن، جت، چرخبال، طیاره، هلکوپتر، هوانورد

فارسی به آلمانی

هواپیما

Eben, Ebene (f), Fläche (f), Flugzeug (n), Flugzeug [noun], Hobel (m), Hobeln, Schiff (n), Schiffen, Senden, Verladen, Versenden, Flugzeug (n), Flugzeug

معادل ابجد

اتاقکی در جلو هواپیما

840

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری