معنی اتاق گفتگوى اینترنتى
حل جدول
فوروم
اتاق چت اینترنتى
فوروم
گفتگوى خودمانى
گپ
گفتگوى شبانه
نمایش نامه فریدریش دورنمات
نقطه اینترنتى
دات
سایت اینترنتى
وب گاه
شبکه اینترنتى
نت ورک
گویش مازندرانی
اتاق – خانه
فرهنگ عمید
بخشی از یک ساختمان شامل دیوار، سقف، و در برای سکونت یا کار،
قسمتی از وسیلۀ نقلیه که سرنشینان در آن مینشینند،
محفظهای در دستگاه یا وسیلۀ باربری: اتاق بار،
* اتاق انتظار: اتاقی در کنار اتاق پذیرایی که مراجعهکنندگان در آنجا مینشینند تا نوبت ملاقات به ایشان برسد،
* اتاق بازرگانی: (اقتصاد) سازمان و محلی که جمعی از بازرگانان برای بحث و شور در امور اقتصادی تشکیل میدهند و دارای رئیس و هیئتمدیره است،
* اتاق خواب: اتاقی که برای خوابیدن ترتیب دهند، خوابگاه،
* اتاق عمل: (پزشکی) اتاق جراحی، اتاق مخصوصی در بیمارستان که دارای تخت عمل و وسایل جراحی است و بیماران را در آنجا زیر عمل جراحی قرار میدهند،
* اتاق کار: اتاقی که برای کار کردن ترتیب بدهند و در آنجا کار کنند،
* اتاق ناهارخوری: اتاقی که در آن غذا بخورند،
لغت نامه دهخدا
اتاق.[اُ] (ترکی، اِ) خانه و خیمه و بجای قاف غین معجمه نیز آمده و شاید اصل آن وثاق عربی باشد و ترکان عثمانی ( (اُدَه)) تلفظ کنند و صاحب غیاث اللغات بنقل ازمصطلحات و لغات ترکی این لفظ را ترکی دانسته است.
فارسی به آلمانی
Kammer (m), Raum (m), Stube (f), Zimmer (n)
فرهنگ معین
خانه، چهاردیواری دارای سقف، خیمه. اطاق، اوتاغ و اوتاق هم گویند. [خوانش: (اُ) [تر.] (اِ.)]
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیت، حجره، خانه، سرا، منزل
فارسی به عربی
غرفه
فرهنگ فارسی هوشیار
ترکی بنگریدبه اطاق (اسم) خانه بیت جای دیوار دارو مسقف در سرا، خیمه. ترکی گریچه تالار گتک یاخته (حجره)
معادل ابجد
2139