معنی اتحادیه
فرهنگ معین
انجمن، هر انجمنی که اهدافی مشترک داشته باشد، تشکیلات صنفی برای حمایت از حقوق شغل و حرفه مشخص. [خوانش: (اِ تِّ یُِ) [ع.] (اِ.)]
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
انجمن، سندیکا
فارسی به انگلیسی
Alliance, Combination, Combine, Confederacy, Federation, League, Syndicate, Trade, Union
فارسی به ترکی
birlik, federasyon
فارسی به عربی
اتحاد، اخوه، دائره، نقابه، اِتِّحادٌ، الاتِّحادیهُ، الإتحاد
فرهنگ فارسی هوشیار
باهماد هنگمه (اسم) اجتماعی که برای دفاع از منافع اقتصادی مشترک تشکیل میشود سندیکا، انجمن.
فارسی به ایتالیایی
sindacato
فارسی به آلمانی
Liga
معادل ابجد
429