معنی اتکا
فرهنگ عمید
پشت دادن و تکیه زدن به چیزی، تکیه کردن،
حل جدول
توکل، تکیه، پشت گرمی
مترادف و متضاد زبان فارسی
اتکال، اعتماد، پشتگرمی، تکیه، تکیهگاه، توکل، متکی
فارسی به انگلیسی
Bearing, Dependence, Reliance, Trust
عربی به فارسی
برپشت خم شدن یا خوابیدن , سرازیر کردن , خم شدن , تکیه کردن , لمیدن
فرهنگ فارسی هوشیار
اتکال کردن، اعتماد کردن
معادل ابجد
422