معنی اثری از آنوره دوبالزاک
حل جدول
کمدی انسانی
اثری از انوره دوبالزاک
آرزوهای بر باد رفته، اوژنی گرانده، باباگوریو، پسرعمو پونس، پیر دختر، چرم ساغری، خاطرات یک کشیش دهکده، خداحافظ، دختر چشم طلایی، دختر عمو بت، زن سی ساله، زنبق دره، سرهنگ شابر، شاهکار گمنام، شوان ها، گوسفند سیاه، مادام دولاشانتری
داستان اونوره دوبالزاک
فاجعه در کنار دریا
رمان اونوره دوبالزاک
دخترعمو بِت
اوژنی گرانده
رمانی از اونوره دوبالزاک
باباگوریو
رمانى از اونوره دوبالزاک
مهمانسرای سرخ
مجموعه قصههایی از اونوره دوبالزاک
داستانهای خندهآور
سخن بزرگان
بهترین وسیله برای کاهش دشمنان افزایش دوستان است.
لغت نامه دهخدا
اثری. [اَ را] (ع ص) مرد بسیارمال. مقابل ثَروی، زن بسیارمال.
اثری. [اَ ث َ ری ی] (ع ص نسبی) منسوب به اثر. (منتهی الارب). منسوب است به اثر که بمعنی حدیث و طلب آن و تبعیت از آن میباشد. (سمعانی). محدّث. اخباری: حسین اثری بن عبدالملک. عبدالکریم اثری بن منصور.
اثری. [اَ را] (ع اِ) نامی از نامهای مردان.
اثری. [اُ را] (ع اِمص) اسم مصدر از اُثرَه.
ابن اثری
ابن اثری. [اِ ن ُ اَ] (اِخ) رجوع به ماشأاﷲبن اثری شود.
واژه پیشنهادی
اثری از محمدصادق خرازی
معادل ابجد
1052