معنی اثری از اتل لیلیان وینیچ

لغت نامه دهخدا

اتل

اتل. [اَ] (ع مص) گام نزدیک نهادن هنگام خشم. || اتل من الطعام، سیر شدن شکم از طعام. (منتهی الارب).

اتل. [اُ ت ُ] (ع ص، اِ) ج ِ اَوْتَل. و اَوتل بمعنی سیرشکم و مرد پرشکم از شراب. (منتهی الارب): قوم اُتُل ٌ؛ ای شِباع.

اتل. [اَ ت َ] (اِ) قسمی کرم که در زیر خاک مرطوب یافت شود و در بوشهرآنرا چون چشته و گیم بر سر قلاب کنند صید ماهی را.

اتل. [اُ ت ُ] (اِ) در تداول زنان لغتی اهریمنی بمعنی شکم: اُتلش پیش آمده است، آبستن شده است. || در محاوره ٔ عوام، اتومبیل. || مانع و عائقی سخت و صعب.

اتل. [اِ ت ِ] (اِخ) رود بزرگیست که در ممالک خزر وارد شده و از مملکت روس و بلغار میگذرد. بعضی گفته اند اِتِل نام قصبه ای از بلاد خزر است و اسم نهر هم هست. (مراصد). و نهر اتل بصحراء قفجق اطلاق شده. (ابن بطوطه). و رجوع به آتل شود. در ذیل کلمه ٔ ( (آتل)) سابقاً گفته ایم که محتمل است ولگا یا اورال باشد و صحیح همان ولگاست:
گه چو بگشاید جیحون سوی آموی شود
گه چو بسته شود آتل بخزر می نرسد.
خاقانی.
رجوع به حبط 2 ص 2 و 145 و 150 شود. وصاحب قاموس الاعلام گوید: اتل به کسر تین نامی است که جغرافیادانان عرب به ولگا داده اند. نام قدیم وی به یونانی ( (را)) باشد و اسم جدید او ولگاست و معلوم نیست که نام اتل از کجا آمده است و شاید نامی باشد که تاتارها و اقوام دیگر سواحل آن رود بدان داده اند. رجوع به ولگا در همین لغت نامه شود.


اتل ولف

اتل ولف. [اِ ت ِ وُ] (اِخ) پادشاه انگلستان از سال 839 تا 858 م.


اتل متل

اتل متل. [اَ ت َ م َ ت َ] (اِ مرکب) بازی باشد کودکان را با جمله هائی مسجع که گویند در آن بازی. و آن جمله ها به اتل متل توته متل، آغاز شود:
شعر باقر بمثل هست چو آیات کلام
شعر یاران دگر همچو اَتَل توته مَتَل.
و آنرا اَتَتل توتَل تَل نیز گفته اند.

عربی به فارسی

اتل

از پس امدن , ازدنبال امدن , بعدامدن , پیروی کردن از , متابعت کردن , دنبال کردن , تعقیب کردن , فهمیدن , درک کردن , در ذیل امدن , منتج شدن , پیروی , استنباط , متابعت , طولا نی کردن , امتداد دادن , دراز کردن , امتداد یافتن , بتاخیرانداختن , طفره رفتن , بطول انجامیدن

فارسی به عربی

اتل

شیال

گویش مازندرانی

اتل

خیاری که بیش از اندازه رسیده باشد، کدوی در حال رسیدن


اتل متال

چیزی شبیه دم از جنس کاغذ یا خاشاک که از سرشوخی یا تمسخر...

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

اثری از اتل لیلیان وینیچ

1360

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری