معنی اثری از امیرخانی
حل جدول
من او
اثری از رضا امیرخانی
من او
رضا امیرخانی (افق)
من او
رمان رضا امیرخانی
من او, بیوتن.
رمانی نوشته رضا امیرخانی
من او
کتاب پرفروش رضا امیرخانی
قیدار
رمانی از رضا امیرخانی
من او
بیوتن
فیلمی از وحید امیرخانی
شاهکش
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
اثری. [اَ را] (ع ص) مرد بسیارمال. مقابل ثَروی، زن بسیارمال.
اثری. [اَ ث َ ری ی] (ع ص نسبی) منسوب به اثر. (منتهی الارب). منسوب است به اثر که بمعنی حدیث و طلب آن و تبعیت از آن میباشد. (سمعانی). محدّث. اخباری: حسین اثری بن عبدالملک. عبدالکریم اثری بن منصور.
اثری. [اَ را] (ع اِ) نامی از نامهای مردان.
معادل ابجد
1631