معنی اثری از برادران گریم
حل جدول
سفیدبرفی و قرمز گلی
داستان برادران گریم
ابلیس و مادربزرگش
مجموعه قصه هاى برادران گریم
داستان هاى پریان
برادران
اخوان
صورتگری ، گریم
چهره پردازی
لغت نامه دهخدا
گریم. [گ ِ] (اِخ) ویلهلم. نویسنده ٔ آلمانی که در هانو به دنیا آمده است. (1786- 1859م.). مصنف حکایات ملی آلمان است. درین کار برادرش ژاکب (یعقوب) (1785- 1863م.) با وی همکاری کرده است. او موجد فقه اللغه ٔ زبان آلمانی است و فرهنگی آلمانی را شروع کرد که بعد از او هم ادامه یافته است.
گریم. [گ ِ] (اِخ) فریدریش ملشیور بارن فُن. عالم ادبیات و ناقد آلمانی متولد در راتیسبون دوست مادام دپینه. مکاتبات ادیبانه ای که از او باقیمانده بسیار سودمند است (1723- 1807م.).
گریم. [گ ِ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان بم، واقع در 28000گزی جنوب باختری بم و 12000گزی جنوب شوسه ٔ بم به کرمان. هوای آن معتدل و دارای 239 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
گریم کردن
گریم کردن. [گ ِ ک َ دَ] (مص مرکب) (مرکب از گریم فرانسه و مصدرِ کردن فارسی) چین انداختن به چیزی. بزک کردن. آرایش دادن. آراستن کسی را. به شکلی درآوردن.
هفت برادران
هفت برادران. [هََ ب َ دَ] (اِخ) به معنی هفت اورنگ است که هفت ستاره ٔ بنات النعش باشد. (برهان). هفت خواهران. رجوع به هفت خواهران شود.
فرهنگ معین
(گِ) [فر.] (اِ.) تغییر قیافه چهره هنرپیشه با آرایش و ابزاری خاص.
فرهنگ عمید
آرایش سروصورت و تغییر ترکیب ظاهری هنرپیشه که بهمنظور آمادهسازی آنها برای ایفای نقش انجام میگیرد،
چهره و ظاهر تغییر دادهشدۀ بازیگر،
فرهنگ واژههای فارسی سره
چهره پردازی
کلمات بیگانه به فارسی
چهره پردازی
فرهنگ فارسی هوشیار
آرایش صورت هنرپیشه به طوری که او شبیه شخص دیگری بشود
معادل ابجد
1447