معنی اثری از برتولت برشت
سخن بزرگان
خطا اگر ندانسته انجام شود اشتباه است و اگر دانسته، تبهکاری است.
همه ی انسان ها به کمک یکدیگر نیاز دارند.
شاید ترکیب کردن نوشیدنی های گوناگون نادرست باشد، ولی در هم آمیختن خرد پیشین و تازه ستودنی است.
برشت
داستانهای بسیار، پرسش های بسیار به همراه دارند.
واژه پیشنهادی
اپرای سه پنی
آدم آدم است
اندیشه های متی
اپرای دو پولی
آوای طبل ها در شب
دایره گچی قفقاز
ویرانه ها در شب
حل جدول
آدم آدم است، آوای طبل در شب، ترس و نکبت رایش سوم، دایره گچی قفقازی، زندگی گالیله، ننه دلاور و فرزندان او
نمایش نامه برتولت برشت
آواى طبل ها در شب
لغت نامه دهخدا
برشت. [ب ِ رِ] (ن مف) برشته. چیزی را گویند که در روغن بریان کرده باشند. (برهان) (هفت قلزم). بریان. (ضیاء).
- نیم برشت، نیم تف داده. نیم برشته که در روغن گداخته یکی دو تاب دهند تا اندکی رنگ بگرداند نه چندانکه سرخ و برشته شود.
نیم برشت
نیم برشت. [ب ِ رِ] (ن مف مرکب) کمی برشته شده. (یادداشت مؤلف). || تخم مرغ نیم پخت. نیم برش. (آنندراج). رعاد.نیم بند. ظاهراً نیم روی امروزین. (یادداشت مؤلف): اندکی نان اندر ماءالعسل ترید کنند یا خایه ٔ مرغ نیم برشت دهند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی). و غذاهای لطیف و زودگوار... چون گوشت بزغاله و جوژه ٔ مرغ خانگی فربه و خایه ٔ مرغ نیم برشت. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی).
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) نیم برشته. یا تخم مرغ (خایه ء) نیم برشت. نیمرو: ((و (شیر) در تغذیه بعد از گوشت و تخم مرغ نیم برشت موافق ترین اغذیه))
گویش مازندرانی
ریسیده شده، تابیده شده، آمیخته شده
معادل ابجد
2659