معنی اثری از بزرگ علوی
حل جدول
ازبک ها، سالاریها
موریانه، میرزا
موریانه
ازبک ها، پنجاه و سه نفر، چشم هایش، چمدان، روایت، سالاری ها، گذشت زمانه، گیله مرد، موریانه، میرزا، ورق پاره های زندان
ازبکها، پنجاه و سه نفر، چشمهایش، چمدان، روایت، سالاریها، گذشت زمانه، گیله مرد، موریانه، میرزا، ورق پاره های زندان
گیلهمرد
چشمهایش، روایت
ازبک ها، میرزا
ازبک ها، چمدان، سالاری ها
ازبک ها، روایت
ازبک ها، چشم هایش، موریانه
ازبکها، پنجاه و سه نفر، چشم هایش، چمدان، روایت، سالاری ها، گذشت زمانه، گیله مرد، موریانه، میرزا، ورق پاره های زندان
چمدان
چمدان، سالاری ها
سالاری ها
میرزا
گیله مرد
پنجاه و سه نفر، گذشت زمانه
ازبک ها
گیله مرد
سالاری ها
ازبکها
میرزا
سالاریها
سالاریها، موریانه
ازبک ها
سالاریها، میرزا
لغت نامه دهخدا
علوی. [ع َ ل َ] (اِخ) عبدالسلام بن عمر علوی حسنی. رجوع به علوی حسنی شود.
علوی. [ع َ ل َ] (اِخ) محمدطیب بن محمدصالح بن محمد عبداﷲ علوی مکی. رجوع به علوی مکی شود.
علوی. [ع َ ل َ] (اِخ) احمدبن زین بن علوی بن احمد. از متصوفه ٔ حضرموت. رجوع به علوی حبشی شود.
علوی. [ع َ ل َ] (اِخ) محمدبن حسین بن عبیداﷲبن حسین علوی شریف، مکنی به ابوعبداﷲ. رجوع به علوی شریف شود.
علوی. [] (اِخ) ابن سیداحمدبن عبدالرحمان سقاف شافعی. رجوع به علوی سقاف شود.
علوی. [ع َ ل َ] (اِخ) میر محمدطاهر. شاعر. رجوع به علوی کاشانی شود.
معادل ابجد
1064