معنی اثری از حسین واعظ کاشفی

لغت نامه دهخدا

واعظ کاشفی

واعظ کاشفی. [ع ِ ظِ ش ِ] (اِخ) (ملاحسین...) رجوع به کاشفی شود.


حسین واعظ

حسین واعظ. [ح ُ س َ ن ِ ع ِ] (اِخ) ابن علی سبزواری. رجوع به حسین کاشفی شود.


حسین کاشفی

حسین کاشفی. [ح ُ س َ ن ِش ِ] (اِخ) ابن علی بیهقی هروی واعظ کاشفی معروف به «ولی » صاحب «روضهالشهداء» و «رشحات عین الحیات » در مشایخ نقشبندیان و جز آن. وی 910 هَ. ق. 1504/ م. درگذشت. (الذریعه) (اعیان الشیعه ج 27 ص 50) (کشف الظنون) (روضات الجنات 256 و 756) (هدیه العارفین ج 1 ص 316) (تاریخ ادبیات براون). رجوع به کاشفی و واعظ شود.


کاشفی

کاشفی. [ش ِ] (اِخ) یکی از شعرای فارس و از اهالی بدخشان بود و به سال 1033 هَ. ق. به هندوستان هجرت کرد. ازوست:
ز بس که ناز ترا با نیاز من جنگ است
میان ما و تو، صحبت، چو شیشه با سنگ است.
(از قاموس الاعلام ترکی).

حل جدول

اثری از حسین واعظ کاشفی

اخلاق محسنی

مخزن الانشا

انوار سهیلی

جواهر التفسیر


اثر واعظ کاشفی

انوار سهیلی


اثری پندآموز از واعظ کاشفی

انوار سهیلی

واژه پیشنهادی

اثری از حسین واعظ کاشفی

اسرار قاسمی

فتوت نامه-اخلاق محسنی-سبعه کاشفیه-

انوارسهیلی

جواهر التفسیر

سبعه کاشفیه

معادل ابجد

اثری از حسین واعظ کاشفی

2235

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری