معنی اثری از رشیدالدین میبدی

حل جدول

لغت نامه دهخدا

میبدی

میبدی. [م ِ ب ُ] (اِخ) حسین بن معین الدین. رجوع به حسین میبدی شود.

میبدی. [م ِ ب ُ] (ص نسبی) منسوب به میبد. از مردم میبد.

میبدی. [م ِ ب ُ] (اِخ) ابوالفضل. صاحب تفسیر کشف الاسرار و عدهالابرار که در 520 هَ. ق. تألیف شده است.


رشیدالدین

رشیدالدین. [رَ دُدْ دی] (اِخ) احمدبن ابوسعید میبدی. (یادداشت مؤلف). رجوع به احمدبن... شود.

رشیدالدین. [رَ دُدْ دی] (اِخ) محمد نیشابوری. (یادداشت مؤلف). رجوع به محمد نیشابوری شود.

رشیدالدین. [رَ دُدْ دی] (اِخ) لقب محمدبن علی مازندرانی است. (یادداشت مؤلف). رجوع به محمدبن علی... شود.

رشیدالدین. [رَ دُدْ دی] (اِخ) اسد شروانی. ممدوح خاقانی است. خاقانی در مرثیه ٔ او اشعار جانسوزی دارد، از آن جمله است:
نظام دولت بهرامیان رشیدالدین
فلک تویی و زمین ما و ذره نامه ٔ ما.
خاقانی.
و رجوع به دیوان خاقانی چ سجادی ص 868 شود.

رشیدالدین. [رَ دُدْ دی] (اِخ) رشیدالدین حمادبن هبهاﷲبن حمادبن فضیل حرانی، مکنی به ابوالثناء. از راویان بود و مؤیدالدین ابوالفضل بن عبدالکریم دمشقی در سال 572 یا 573 هَ. ق. در اسکندریه از او حدیث شنید. رجوع به عیون الانباء ج 2 ص 191 و 192 شود.

رشیدالدین. [رَ دُدْ دی] (اِخ) عمربن اسماعیل بن مسعود فارتی. (یادداشت مؤلف). رجوع به عمر... شود.

رشیدالدین. [رَ دُدْ دی] (اِخ) لقب یحیی بن علی قریشی. (یادداشت مؤلف). رجوع به یحیی... شود.

رشیدالدین. [رَ دُدْ دی] (اِخ) لقب ابوسعید رشیدالدین بن موفق الدین یعقوب مسیحی است. (یادداشت مؤلف). از پزشکان نامی عرب و از مسیحیان بیت المقدس بود و بسال 646 هَ. ق. در هنگام ورود به شام درگذشت. رشیدالدین کتاب معتبری در پزشکی بنام «عیون الطب » دارد و بر کتاب حاوی محمدبن زکریای رازی تعالیقی نوشته است. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 و عیون الانباء ج 2 ص 31، 132 و 254 و ابوسعیدبن یعقوب قدسی مسیحی شود.

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

اثری از رشیدالدین میبدی

1394

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری