معنی اثری از سیدمهدی شجاعی
حل جدول
آفتاب در حجاب، امروز بشریت، اندوه برادر، خانه خودمان، دوست قهوه ای، رزیتا خاتون، سلام بر وحی، کشتی پهلو گرفته، وقتی او بیاید
دوست قهوه ای
وقتی او بیاید
خانه خودمان
اندوه برادر، دوست قهوه ای
آفتاب در حجاب
امروز بشریت
سلام بر وحی
داستانی نوشته سیدمهدی شجاعی
«از نیستان و… دیگرستان»، ضیافت، امروز بشریت، قله دنیا2، ضریح چشم های تو
اثری از فریده شجاعی
بوسه تقدیر
امانت عشق
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
شجاعی. [ش ُ] (ص نسبی) منسوب است به شجاع که نام اجدادی است. (از انساب سمعانی).
شجاعی. [ش ُ] (اِخ) ابونصر محمدبن محمودبن محمدبن علی شجاع سرخسی معروف به سره مرد. محدث شافعی و فاضل و پرهیزگار و در مذهب شافعی بسیار متعصب بود و در مدافعه از آن اهتمام داشت. وی در ذیحجه ٔ سال 534 هَ. ق. در سن هشتادوشش سالگی در سرخس درگذشت. (از طبقات الشافعیه ص 84).
معادل ابجد
1236