معنی اثری از فیروز زنوزی جلالی
حل جدول
قاعده بازی
مخلوق
فیروز زنوزی جلالی (حوزه هنری)
مخلوق
فیروز زنوزی جلالی (نشر علم(
قاعده بازی
فیروز زنوزی جلالی (حوزه هنری(
مخلوق
واژه پیشنهادی
قاعده بازی
فرهنگ عمید
مربوط به جلال،
=تقویم * تقویم جلالی
فرهنگ فارسی هوشیار
فری مهی، خورشیدی سال خورشیدی را در فارسی از آن روی جلالی گویند که هنگام شاهی جلال الدین ملکشاه بنیاد گذاری شده
لغت نامه دهخدا
حسن زنوزی. [ح َ س َ ن ِ زُ] (اِخ) ابن عبدالرسول بن حسن حسینی زنوزی خویی. متخلص به فانی است. او راست: «ریاض الجنه» که در 1216 هَ. ق. نگاشته است. و «بحرالعلوم » که در 1209 هَ. ق. تألیف کرده است. و پدرش فنا تخلص میکرده است. (ذریعه ج 3 ص 42 و 454 و ج 10 ص 12) (ریحانه الادب ج 9 ص 803).
فیروز
فیروز. (اِخ) ابوعبداﷲ. رجوع به فیروز دیلمی شود.
فیروز. (اِخ) مکنی به ابومخلد. او را الیاس نیز گفته اند. تابعی است. (یادداشت مؤلف).
فیروز. (اِخ) دهی است از بخش لنگه ٔ شهرستان لار که در شوره زار واقع و دارای پانزده تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
فیروز. (اِخ) ابولؤلؤ. رجوع به ابولؤلؤ شود.
فیروز. (اِ) نام روز سیُم از خمسه ٔ مسترقه ٔ سالهای ملکی. (برهان). رجوع به پیروز شود. || (ص) پیروز. (فرهنگ فارسی معین). مظفر و منصور و آنکه حاجاتش برآمده باشد. (برهان):
چو تاج بزرگی به سر برنهاد
چنین گُرد بر تخت فیروز باد.
فردوسی.
کسی باشد از بخت فیروز و شاد
که باشد همیشه دلش پر ز داد.
فردوسی.
به فیروز بخت شه افراسیاب
کنم دشت ایران چو دریای آب.
فردوسی.
لب بخت فیروز را خنده ای
مرا نیز مروای فرخنده ای.
عنصری.
عقیقین ِلبش فیروز گشته
جهان بر حال او دلسوز گشته.
فخرالدین اسعد.
دولت فیروز و رأی روشن و بخت جوان
همت والا و عزم فرخ و امر روان.
عبدالواسع جبلی.
- ترکیب ها:
- فیروزآباد. فیروز آمدن. فیروزان. فیروزاختر. فیروزبخت. فیروزبختی. فیروزبهرام. فیروزپی. فیروزجاه. فیروزجرد. فیروزجنگ. فیروزحال.فیروزرام. فیروزرای. فیروزرایی. فیروزسالار. فیروز شدن. فیروزفال. فیروزفالی. فیروز کردن. فیروزکلا. فیروزکوه. فیروزگرد. فیروز گردیدن. فیروز گشتن. فیروزمند. فیروزمندی. فیروزنین. فیروزه. فیروزی. رجوع به هریک از این کلمات شود. و با کلمات بهر و رزم و روز و طالع و عزم و نوش نیز آید.
حسین زنوزی
حسین زنوزی. [ح ُ س َ ن ِ زَ] (اِخ) ابن عبداﷲ. برادر ملا علی زنوزی مدرس حکیم است و باتفاق ملا حسن محلاتی و ملا هاشم کاشی تقویم استخراج کرد. (ذریعه ج 8 ص 219 از المآثر و الاَّثار ص 220).
معادل ابجد
1176