معنی اثری از مهری رحمانی

حل جدول

اثری از مهری رحمانی

زن قراردادی

حدیث مهر

درد تکرار

حدیث مهر، دردتکرار، زن قراردادی، شب آبی

حدیث مهر، درد تکرار، زن قراردادی، شب آبی

شب آبی

واژه پیشنهادی

اثری از مهری رحمانی

آیا موفق بوده ایم

حدیث مهر

قراردادی

کی بود حرف زد

لغت نامه دهخدا

مهری

مهری. [م ُ هََ رْ ری] (ع ص) نعت فاعلی از تهریه. به رنگ زرد درآورنده جامه را. رجوع به تهریه شود. || مخفف مهری ٔ، هریسه کننده گوشت را. رجوع به مهری ٔ و تهرئه شود.

مهری ٔ. [م ُ هََ رْ رِءْ] (ع ص) نعت فاعلی از تهرئه. هریسه کننده گوشت را. رجوع به مهری و مهراء و تهرئه شود.

مهری. [م ِ] (اِ) نوعی از چنگ باشد و آن سازی است که مطربان نوازند، و بعضی گویند یکی از نامهای ساز چنگ است. (برهان). چنگ باشد که مطربان نوازند. (جهانگیری). از آلات موسیقی کثیرالاوتار است. (یادداشت مؤلف):
مهری یکی پیر نزار آوا برآورده بزار
چون تندر اندر مرغزار جانی به هرجا ریخته.
خاقانی.

مهری. [م َ ری ی] (ص نسبی) اشتر مهری، اشتر نیک و نجیب. منسوب به بنی مهره. ج، مَهاری. (یادداشت مؤلف). رجوع به مهریه شود.


رحمانی

رحمانی. [رَ] (ص نسبی) منسوب به رحمان. خدایی و ربانی. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین).

معادل ابجد

اثری از مهری رحمانی

1283

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری