معنی اثری پژوهشی از یحیی آرین‌پور

لغت نامه دهخدا

یحیی

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن ابراهیم بن عمک، ادیب و شاعر و فقیه و نحوی بود و شعر نیکو می گفت. آثار او بهترین کتب تحقیقی و پژوهشی مردم یمن بود. از آن جمله است: 1- الکامل. 2- الوافی. 3- الکافی. وی به سال 670 هَ. ق. درگذشت. (از اعلام زرکلی).

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن عیسی بن جزله بغدادی. رجوع به ابن جزله (ابوعلی یحیی...) شود.

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن مندهبن ولیدبن منده... عبدی. رجوع به یحیی (ابن عبدالوهاب...) و بنومنده شود.

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن (هبیرهبن) محمدبن هبیره ذهلی شیبانی. رجوع به یحیی بن محمدبن هبیره... و ابن هبیره عون الدین ابوالمظفر یحیی... شود.

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن یحیی بن سعید معروف به ابن ماری. رجوع به یحیی (ابن سعید ماری...) و معجم الادباء ج 7 ص 295 شود.

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن اسحاق راوندی، مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابوالحسن (یحیی...) شود.

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن علی بن یوسف مستوفی. رجوع به ابن غانیه (یحیی ین علی...) شود.

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن عبدالمعطی بن عبدالنور زواوی. رجوع به ابن معطی (زین الدین ابوالحسین یحیی...) شود.

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن غالب، مکنی به ابوعلی و معروف به خیاط، از مشاهیر منجمان بود. رجوع به خیاط (یحیی بن غالب...) شود.

یحیی. [ی َح ْیا] (اِخ) ابن محمدبن عبدان بن عبدالواحد. رجوع به ابن اللبودی (صاحب نجم الدین ابوزکریا یحیی...) شود.

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن نعیم ثقفی، شاعر معاصر ابی العتاهیه بود و پس از وی نیز مدتی زندگی کرد. او هجویه هایی بر ضد قاضی یحیی بن اکثم ساخت. مرگ یحیی در حدود سال 240 هَ. ق. بود. (از اعلام زرکلی).

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن شرف بن مری بن حسن حزامی حورانی نووی شافعی، در فقه و حدیث علامه بود. رجوع به نووی (یحیی بن شرف...) شود.

یحیی. [ی َح ْ یا] (اِخ) ابن یوسف بن یحیی انصاری، مکنی به ابوزکریا و ملقب به جمال الدین و معروف به صرصری، کور و شاعر بود. رجوع به صرصری شود.

معادل ابجد

اثری پژوهشی از یحیی آرین‌پور

2549

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری