معنی اثر اگاتا کریستی
حل جدول
به طرف صفر
اثری از اگاتا کریستی
نمسیس
رمانی از اگاتا کریستی
مرگ روی نیل، راز کوه نور، راز پرونده مختومه
جولی کریستی
برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن در سال 1965 میلادی
واژه پیشنهادی
بیوگرافی
بازیگر (1941 چوکوآی آسام- هند) با نام جولی فرانسس کریستی به دنیا آمد. پدرش در هند مزرعه چایکاری داشت. تحصیلاتش را در فرانسه و انگلستان به پایان برد. در مدرسه مرکزی موسیقی و نمایش لندن آموزش بازیگری دید. از سال 1957 روی صحنه رفت. در سال 1962 با ایفای نقشهای کوتاه وارد سینما شد. با فیلم بیلی دروغگو و نازنین به شهرت رسید. تا اواخر دهه 1970 در اوج بود و از ستارگان سینمای انگلستان و آمریکا به شمار میآمد. به یادماندنیترین نقشهایش طی دهه 1960 در سه نسخه سینمایی از آثار پرآوازه ادبی بوریس پاسترناک (دکتر ژیواگو) توماس هاردی (دور از مردم خشمگین) و ری برادبری (فارنهایت 451) بودند. برای فیلم مکیب و خانم میلر و شفق کاندیدای دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول بود. از فیلمهایش: تبهکاران ناشناس، بیلی دروغگو، کسیدی جوان، مکیب و خانم میلر، بهشت میتواند منتظر بماند، بازگشت سرباز، مرد ایستگاه راهآهن، معجزهگر.
سخن بزرگان
هنگامی که با دیگران چشم و هم چشمی می کنیم، از خود و ارزش های درونی مان دور می شویم.
آگاتا کریستی
من تنها با مردی ازدواج می کنم که عتیقه شناس باشد؛ تا هرچه پیرتر شدم برای او عزیزتر باشم.
گمان میکنم در دنیا چیزی وحشتناک تر از این نیست که انسان، فرزندی از آن خود داشته باشد و با این حال به گونه ی رازآلودی او را غریبه بپندارد.
آرزو و چشم و هم چشمی و رشک، هر سه به ترتیب دنبال یکدیگرند.
فارسی به عربی
اثر، اثر علیه، اخدود، اشاره، انطباع، بقیه، تاثیر، ختم، خلیع، علامه، کفاءه، مسار، نتیجه، نمو
لغت نامه دهخدا
اثر. [اَ ث َ] (ع مص) بر اثر ماندن. در عقب ماندن. || نقل کردن حدیث. روایت کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || برگزیدن.
اثر. [اَ] (ع اِ) جوهر شمشیر. ج، اُثور. (منتهی الارب). پرند شمشیر.
اثر. [اَ] (ع مص) بر گشنی داشتن. (تاج المصادر). || بسیار جستن شتر نر بر شتر ماده. (منتهی الارب). || برانگیختن.
اثر. [اُ ث ُ] (ع اِ) جوهر شمشیر. || نشان زخم که بعد صحت باقی ماند. || رونق روی. (منتهی الارب). آب ِ رو.
عربی به فارسی
عواقب بعدی , پس ایند , جای پا , مهر زدن , نشاندن , گذاردن , زدن , منقوش کردن , اثر , اثار مقدس , عتیقه , یادگار , باستانی , نشان , رد پا , مقدار ناچیز , ترسیم , رسم , ترسیم کردن , ضبطکردن , کشیدن , اثر گذاشتن , دنبال کردن , پی کردن , پی بردن به , بدنبال کشیدن , بدنبال حرکت کردن , طفیلی بودن , دنباله دار بودن , دنباله داشتن , اثر پا باقی گذاردن , پیشقدم , پیشرو , دنباله
معادل ابجد
1824