معنی اثر جیمی گئورگ
حل جدول
آشوب در کاخ
جیمی فوکس
برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد در سال 2004 میلادی
جیمی آنجل
کاشف آبشار آنجل
خلبان کاشف آبشار آنجل
گئورگ سفریس
برنده نوبل ادبیات در سال 1963 میلادی
جیمی کارتر
برنده نوبل صلح در سال 2002 میلادی
جیمی کارتر (آمریکا)
برنده نوبل صلح در سال 2002 میلادی
یوهانس گئورگ بدنورز
برنده نوبل فیزیک در سال 1987 میلادی
گویش مازندرانی
حیوانی که شاخ هایش از هم باز باشد
سخن بزرگان
خداوند همه ی دعاهای ما را برآورده می کند. گاهی پاسخ آن، آری است، گاهی نه، گاهی پاسخ این است که نکند شوخیات گرفته!
جیمی هیلفرن
شما نمی توانید همدل و همدرد کسی باشید، اگر به دیدهی خواری به او بنگرید.
جیمی هندریکس
وقتی "قدرت عشق" بر "عشق به قدرت" چیره شود، دنیا طعم صلح را می چشد.
گئورگ بوشنر
صلح در کلبه ها، جنگ در کاخ ها.
من در جنگ شرکت کردم، تنها به این دلیل که پیوند عشق خود را به زندگی مستحکم تر نمایم.
فارسی به عربی
اثر، اثر علیه، اخدود، اشاره، انطباع، بقیه، تاثیر، ختم، خلیع، علامه، کفاءه، مسار، نتیجه، نمو
لغت نامه دهخدا
اثر. [اَ ث َ] (ع مص) بر اثر ماندن. در عقب ماندن. || نقل کردن حدیث. روایت کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || برگزیدن.
معادل ابجد
1010