معنی اثر دیدنی راجستان هندوستان
حل جدول
پارک ملی کلادو
اثر دیدنی تبریز
ایل گلی
اثر دیدنی نیویورک
مجسمه آزادی
اثر دیدنی هرمزگان
شهر سیبه
تپه مارو
اثر دیدنی فارس
باغ ارم
اثر دیدنی ممسنی
بوان
اثر دیدنی دامغان
غار شیربند
اثر دیدنی پلدختر
غار کوگان
اثر دیدنی پاریس
کاخ الیزه
اثر دیدنی بندرعباس
موزه آب
لغت نامه دهخدا
راجستان. [ج َ] (اِخ) ناحیه ای است در شمال غربی هندوستان در راجپوتانا که سکنه ٔ آن 15947000 و پایتخت آن جی پور است.
دیدنی
دیدنی. [دی دَ] (ص لیاقت) درخور دیدن. که لازم است دیدن آن. بسی درخور دیدن. (یادداشت مؤلف).قابل رؤیت. مرئی:... و چون مهلت برسید و وقت فراز آمد هر آینه دیدنی باشد. (کلیله و دمنه).
دیدنی شد همه نوری به ظلم درشکنید
چاشنی همه صافی به کدر بازدهید.
خاقانی.
رؤیت حق ببر معتزلی
دیدنی نیست ببین انکارش.
خاقانی.
مطلق از آنجا که پسندیدنی است
دید خدا را و خدا دیدنی است.
نظامی.
چنان بیند آن دیدنی را که هست
به دست آرد آن را که باید بدست.
نظامی.
|| (حامص) در تداول بجای دیدن به کار رود و به معنی ملاقات و زیارت و دیدار دوستان و کسان. (یادداشت مؤلف). بدیدنی رفتن.
هندوستان
هندوستان. [هَِ] (اِخ) هند. هندستان. کشور هند:
خورد خواهد شاهد و شاه فلک محروروار
آن همه کافور کز هندوستان افشانده اند.
خاقانی.
پیل آمد از هندوستان، آورده طوطی بیکران
اینک به صحرا بی نشان طوطی است مانا ریخته.
خاقانی.
از نظاره موی را جانی که هر مویی مرا
طوطی گویاست کز هندوستان آورده ام.
خاقانی.
مدتی از نیل خم آسمان
نیل گری کرد به هندوستان.
نظامی.
آن شنیدستی که در هندوستان
دید دانایی گروهی دوستان.
مولوی.
رجوع به هند شود.
واژه پیشنهادی
آبشار گنجنامه
معادل ابجد
2070